نوبهار است در آن کوش که خوش‌دل باشی

خب راستش رو بخواهید من یکی که اصلاً به امتحان اعتقادی ندارم. از همهٔ امتحان‌ها و معلم‌ها و همه‌چیِ المپیاد فراری بودم. خب پس مجبور نیستید به این امتحان جواب بدید. می‌تونید به‌جاش برید به این‌جا و از عبث‌ترین بازی توی این عبث‌ترین شرایط لذت ببرید.

اما خب اگه به چشمِ یه امتحان بهش نگاه نکنیم، شاید یه سرگرمیِ سه‌ساعته بد نباشه.
خب پس، حالا باید چی‌کار کنید؟ در طولِ امتحان باید راه‌هایی را انتخاب کنید که بر طبقِ آن سؤالات عوض می‌شوند. اجازه دارید که راه‌های مختلف را بگردید ولی باید یک مسیر را تا پایانِ امتحان ادامه دهید. و سؤالاتی را که توی مسیر به آن برمی‌خورید، روی کاغذ حل کنید و در پایانِ امتحان برایم بفرستید. مهم هم نیست چقدر طول می‌کشد. اما مهم است همهٔ سؤال‌ها حل شوند. استفاده از اکثرِ چیزها آزاد است. چون دستم به‌تان نمی‌رسد.

خب بیایید خیال کنیم که فردا دانشمندان کشف کرده‌اند که این ویروسِ کذایی با همین شلغم درمان می‌شود، قرنطینه تمام شده و شما صبح ...
(الان باید یکی از مسیرها را انتخاب کنید)